◄ΣΞΣ♥мλη☻,Кн☺Ð₪Σ♥ΣΞΣ►
ای کاش تنها غمم ،شکستن نوک مدادم بود.
پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:شعر کودکانه ( زنگ قرآن ), :: 12:37 قبل از ظهر :: نويسنده : arash
زنگ، زنگ قرآن بودزنگ با خدا بودناز خدا شنیدن حرفپاك و باصفا بودنآمد و معلم گفت:«مرضیه! بخوان»، خواندمابتدای قرآن را،در ادامه اش ماندمابتدای قرآن «حمد»سوره ای كه مشهور استسوره ای كه ما حفظیمسوره ای كه چون نور استبعد «حمد» و «بسم الله...»«ذالك الكتاب» آمدسخت شد برای منخواندمش ولیكن بدبچه ها كه خندیدندحال من گرفت امادل زدم به دریا وكردم آن زمان غوغابعد هم معلم گفت:«آفرین » و خندیدمبیست داد در دفترمن یواشكی دیدم! |
درباره وبلاگ سلام دوستان عزیز به وبلاگ ماخوش اومدین.مرسی از بازدیدتون.امیدواریم بتونیم مطالبی رو در وبلاگمون قرار بدیم که مورد پسند شما دوستان گل باشه.چندتا خواهش داریم یکی اینکه تو نظر سنجی شرکت کنید .دومی اینکه حتما برامون نظر بزارید.سومی حتما ولطفا عضو هم بشید.مرسی از شما بازیدید کننده ی گرامی.برای اطلاعات بیشتر میتونید به پروفایل مراجعه کنید.هر گونه سوالی هم داشتید میتونید به ادرس ایمیل هر دوتامون بفرستید.مرسی موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|